دلنوشته من و عشقم
در بیکران آسمان پی نوری بودم که خاموش نشود
در اعماق آبی دریا پی موجی بودم که آرام نشود
در تمام روزهای زندگیم دنبال روزی بودم که شب نشود
همه بهارها را به امید بهاری گذراندم که خزان نشود
بعد از ان همه جستجو یافتم
غنچه ای را که هرگز پزمرده نمی شود
عشق
لحظه ایست که هرگز تمام نمیشود.......
فصلی است که خشکسالی ندارد............
شمعی است که هرگز خاموش نمیشود............
نغمه عشق صدایی است که سکوت را نمی شناسد..........
دلبندم بارها و بارها برایت نوشتم و پاک کردم اما دیگه نه.........
قول میدم دیگه این وبلاگتو پاک نکنم و تا اخرش بنویسم.....................
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی