آرنیکاآرنیکا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره
رایبدرایبد، تا این لحظه: 5 سال و 2 ماه و 1 روز سن داره

عاشقانه مادرانه

روز مادر و اولین دس دسی آرنیکا...

1393/1/30 15:26
نویسنده : مامان سمانه
776 بازدید
اشتراک گذاری

                http://sheklakveblag.blogfa.com/ پریسا دنیای شکلک ها

دیشب آرنیکا بغل باباش بود و من داشتم فكر ميكردم كه جند وقته يه دل سير نخوابيدم...  

چند وقته حتی نمیتونم با آرامش یه دوش بگیرم

....

zibasaz.niniweblog

 

برای دیدن بقیه داستان به ادامه مطلب بروید...

                       http://sheklakveblag.blogfa.com/ پریسا دنیای شکلک ها

دیشب آرنیکا بغل باباش بود و من داشتم فكر ميكردم كه جند وقته يه دل سير نخوابيدم...

چند وقتی حسابی بیرون نرفتم که با ارامش خريد کنم

چند وقته هول هولكي ميرم آرايشكاه با عجله كارمو انجام ميدم نه فرصت میشه یه قهوه بخورم نه حتي بشینم در مورد رنگ و مدل موی جديد يه خبری بگیرم من يعني خود من ٨ ماهه ناخنمامانيكور نكردم و همه رو سر ٥دقيقه از ته ميگيرم .

جند ماهه يه خلوت بي دغدغه هم با جناب همسر نداشتم

چند وقته همیشه تند تند ناهار غذاهامو میخورم و اصلا نمیفهمم مزه غذاها چجوریه

چند ماهی میشه که از دیدن خودم تو آیینه که البته هم چاق شدم اصلا ناراحت نمیشم و به روی خودم نمیارم که برم باشگاه و لاغر کنم

چند وقتی هم هست که دورهمی های دوستانمو ترک کردم و نمیرم مهمونی نه فال قهوه ای نه ورقی نه بزن برقصی... با دوستای قدیمیم که همش بیرون بودم در حد اس ام اس رابطه دارم

داشتم فکر میکردم که خیلی وقته نه کوه رفتم نه پیاده روی نه دوچرخه سواری نه هیچی...

چند وقته همش در منزل تشریف دارم و دارم مثل یک کدبانو خونه داری و بچه داری میکنم

چند وقته حتی نمیتونم سر فرصت بشینم برم تو نت چرخ بزنم یا حتی یه فیلم جدید ببینم یا یک کتاب جدید بخونمRead

چند وقته حتی نمیتونم با آرامش یه دوش بگیرم

بعضی چیزا رو هم که کلا بوسیدم گذاشتم کنار از ارگ زدنم بگیر تا رسیدن به گل های نازنینی که کلی وقت گذاشته بودم و بهشون رسیده بودم اما امسال زمستون کل گلهام خشکید.حتی فرصت نکردم بهشون آب بدم.

 

خلاصه اینکه چند ماهی هست بی خیال خودم شدم چون مادر شدم.

 

یهو یاد چهره مامانم افتادم که بعضی وقت ها بهش میگم بابا با دوستات بورو بیرون مسافرت چرا همش خونه ای و همش فکر شام و ناهارمونی مامانم که جواب این منبر رفتنای منو همیشه با لبخند میده و احتمالا تو دلش میگفت بزار مامان بشی بعد بهت میگم....

 

 

خلاصه اینکه تو این فکرا بودم که آرنیکا تو بغل باباش یهو دو تا دستای کوچولوش رو به هم زد و دست دسی کرد بدون اینکه من بهش یاد داده باشم هی دست زد و هی ذوق کرد هی جیغ کشید از اینکه یاد گرفته بود دست بزنه کلی خوشحال بود وبلند بلند میخندید انگار همه دنیا رو بهم دادن از ذوق کردن این فسقلی همه ی افکارم شوت شد رفت هوا و به همشون خندیدم باز هم برای بار هزارم از خدای بزرگ تشکر کردم که این فرشته کوچولو رو بهم هدیه داده و از خدا خواستم که همیشه تنش سالم و لبش خندون باشه.این اولین کادوی روز مادر من بود وقتی که پرنسس کوچولوم به افتخار مامانش شروع به کف زدن کرددیدن خنده های آرنیکا به کل تفریحات و خوش گذرونی های قبل از مادر شدنم می ارزه و حاضرم روزی هزار بار برای دیدن ذوق کردن و شادی آرنیکا از راحتی خودم بگذرم.http://sheklakveblag.blogfa.com/ پریسا دنیای شکلک ها

اگر نوشته هامو خوندی و منو درک کردی یعنی تو هم مادر شدی پس روزت مبارکCongratulationsروز تو و روز مادرم و روز همه ی مادر های دنیا مبارک زیباساز

اما اگر خوندی و خندیدی به حرفهام یعنی هنوز مامان نشدی اما دوست داری تجربه کنی پس منم دعا میکنم که زود مادر بشی و حرفهامو درک کنی و بعدش با دیدن نی نی کوچولوت خدا رو شاکر باشی.zibasaz.niniweblog

پسندها (2)

نظرات (8)

نازنين
30 فروردین 93 16:17
عزيزم روزت مبارك باشهايشالله لب دخترت هميشه لبخند باشه و برات دست دسي كنهعاشق مدل نوشته هاتم خيلي جالب بود البته روزكار همه مادرا مانند توست ايشالله هر كي ني ني ميخواد خدا بهش بده
مامان سمانه
پاسخ
روز شما هم مبارك نازنين جونممرسي ازخوبيهات دوست عزيزم
مامان النا
31 فروردین 93 15:05
سلام سمانه جون خیلی باحال نوشتی انگارکه حرفای دل منو میزدی ولی همی این سختیها واقعابه یه لبخنداین فسقلیهامیارزه.حالادیگه ماهم قدرمامانامونوبیشترمیدونیم.روزت مبارک
مامان سمانه
پاسخ
مرسي عزيزم روز شما هم مبارك باشه
mamani
31 فروردین 93 15:09
سمانه جون روزت مباركلذت مادر شدن كنار كذاشتن خوشي هاي ديروز و رسيدن به لحظات قشنك امروز و فكر كردن به اينده دخترته
مامان سمانه
پاسخ
روز شما هم مبارك مهساي عزيزم بله تقريبا وقتي نميمونه براي رسيدن به خودمون
هدی معصومی
31 فروردین 93 17:40
سلام سمانه جون اولین روز مادرت مبارک خدا آرنیکا رو براتون حفظ کنه و شما رو برای آرنیکا
مامان سمانه
پاسخ
مرسي هدي جونم افتخار داديد اينورا سرزديد روز شما هم مبارك عزيزممرسي از دعاهاي قشنكت
حمىد باباى ارنىکا
1 اردیبهشت 93 0:26
مرسى عزيزم بابت همه زحماتى که براى دخترمون مى کشى. ولى همه اىن سختيها به يه لبخند ارنيکا جون مى ارزه از خدا ى بزرگ فقط سلامتى و دلشادى رو براى تو و دخترمون آرزومند م و روزت رو با تمام احساس تبرىک مى گم. انشاالله روزى هم دخترمون علاوه بر رسيدن به ويزگى هاى يک زن موفق مثل مامانش که قصد داره و اراده کرده مادر نمونه بشه به اىن مهم برسه. در پاىان از خداى بزرگ مى خوام هر کى ارزوى بابا و مامان شدن رو داره خدا بهش بچه سالم بده. امين.
مامان سمانه
پاسخ
مرسي عزيزم من هم مثل تو همين ارزو رو دارممرسي كه بالاخره ما رو با نظراتتون مستفيظ كرديد
خاله ندا
7 اردیبهشت 93 22:12
با تاخیر روزرتو بهت تبریک میگم ! پس خاله نداش چکارس؟ زنگ بزن میام آرنیکا کوچولو رو نگه میدارم تا بتونی به کارات برسی .
مامان سمانه
پاسخ
باشه خالش حتما ايندفعه خبرت ميكنم بيايي زحمتشو بكشي
پانته آ
8 اردیبهشت 93 8:52
سمانه جون روزت مبارک امیدوارم همیشه در کنار دخمله شیرینت شاد و سلامت باشی و یه روزی آرنیکا با زبونه خودش این روزو بهت تبریک بگه و کلی خستگی این مدتو از تنت بیرون کنه
مامان سمانه
پاسخ
مرسي عزيزم ايشالله خودت هم برودي طعم مادر بودن رو بجشي
مامان پریسا و بابا مهرداد
22 تیر 93 8:49
عزیز دددددددددددددلم .. چقدر تو نازی خانوم خوشمل