هشت ماهگی آرنیکاجوووووووووووووون
سلام به یکی یدونه مامان
عشق من هشت ماه از با تو بودن میگذره خیلی وقت ها بهت نگاه میکنم و فکر میکنم که این که تو پیشمی خیاله یا واقعیته.عزیزم روزها خیلی تند تند میگذره و تو بزرگ تر بامزه تر و شیرین تر میشی.
بقیه عکسها رو تو ادامه مطلب ببینید.
سلام به یکی یدونه مامان
عشق من هشت ماه از با تو بودن میگذره خیلی وقت ها بهت نگاه میکنم و فکر میکنم که این که تو پیشمی خیاله یا واقعیته.عزیزم روزها خیلی تند تند میگذره و تو بزرگ تر بامزه تر و شیرین تر میشی.
این ماه هم کارای جدید یاد گرفتی مثلا خیلی دوست داری با اسباب بازی هات سر و صدا تولید کنی کاغذ پاره میکنی برات که آهنگ میزارم تو هم میخونی و دس دسی میکنی تبلیغ های تلویزیون که توش نی نی داشته باشه رو خیلی دوست داری و ذوق میکنی برای بدست اوردن اسباب بازی هات خیلی تلاش میکنی چند بار هم سینه خیز رفتی تا اونا رو برداری.از وسایل مورد علاقه شما هم باید به کنترل تلویزیون و تلفن و گوشی مبایل اشاره کرد.گوشی منو هم که ببینی سریع دس دسی میکنی تا برات آهنگ بزارم.در ضمن دختر خیلی خوبی هستی و خیلی زود معنی نه رو فهمیدی تا بهت بگم نه آرنیکا و سرمو تکون بدم سریع میفهمی که نباید اون کارو انجام بدی البته امیدوارم که همینطوری بمونی و به حرفهای مامات گوش کنی عسلم.
این ماه جفتمون مریض شده بودیم یه هفته رفته بودیم خونه مامان شهره که خوب بشیم اما خدا رو شکر شما زودتر از من خوب شدی راستی ماهگرد این ماهتو اونجا گرفتیم.هوراااااااااااااا کیک خوشمزه
عزیزم باید همه چی رو دست بزنه
پرنسس کوچولوی من که یاد گرفته دس دسی کنه.
عزیزم دیگه انگشت و پستونک جواب گو نیست شما کلا با ٤ انگشتت سرگرمی
ناز من چقدر خنده هات قشنگهههههههههههه
راستی یادم رفته بود بگم که امسال سالگرد ازدواج من و بابایی رو کلا فراموش کردم و این تنها سالی بود که روز به این مهمی رو یادمون رفت علتش هم شیرینی های تو بود عزیزم.