آرنیکاآرنیکا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 10 روز سن داره
رایبدرایبد، تا این لحظه: 5 سال و 2 ماه و 3 روز سن داره

عاشقانه مادرانه

عکس های زیبا از دختری زیبا

1393/12/9 16:18
نویسنده : مامان سمانه
462 بازدید
اشتراک گذاری

بالاخره باید بگیم که این سه ماه که نبودیم چه گذشته

پس عکساشو هم میزاریم.

تولد بابایی بود

ادامه مطلب یاذتون نره

یه روز شاد در حانه اسباب بازی

شب کریسمس در منزل خاله پانته آ

بعد از اینکه درخت و کل تزیینات رو به هم زدی دیگه کاملا خسته شده بودی ما حتی یک عکس هم با اون درخت کریسمس که حاله زحمت کشیده بود نداریمممممممممممم

ا

این هم نمایشگاه کیتکس که با خاله ندا و عمو محمد رفتیم

 

پسندها (3)

نظرات (8)

مامان صفا
9 اسفند 93 16:42
تولد بابایی هم مبارک آرنیکا جون.چه اسم قشنگی هم داری
پانته آ
13 اسفند 93 10:40
به به شیطووووون خاله دیگه شهروندو داری بار میکنی ببری خونتون تو این سه ماهه چکارا که کردیییییییی عززززیزم تولد بابا حمید هم مبارک باشه ، ایشالله درکنار هم همیشه شاد باشید
مامان سمانه
پاسخ
ممنون از محبتت عزیزم
نيوشا
13 اسفند 93 16:28
به به دخترمون مثل هميشه شيطون و شاده اميدوارم كه زير سايه شما مامان باباي خوبش باشه هزار سال
مامان سمانه
پاسخ
ممنون از دعاي زيبات عزيزم
باباى ارنيکا
14 اسفند 93 16:00
تشکر ميکنم از همه دوستان ممنون خاله پانته آ. بابت زحمات شما و عمو محمد. هزار تا بوس براى دختر بابا که هر روز شيرين تر ميشه
مامان سينا
14 اسفند 93 16:03
واى واى دختر خوشگلمون بزرگ شده عروسک قشنگم سينا دلش تنگ شده برات
مامان سمانه
پاسخ
مرسي منم دلم برا سينا خيلي تنك شده خاله
سايه
14 اسفند 93 16:26
سلام سمانه جونم معلومه باداشتن عروسك نازي مثل آرنيكا فرصت نميكني بياي براش بنويسي.از خداي مهربون ميخوام هميشه دركنارهم شادباشيد. حميدخان تولدتون مبارك باشه ايشالله سايه مهربونيتون براي سمانه و آرنيكاي عزيزم مداوم باشه.
مامان سمانه
پاسخ
ممنون سايه جون
خاله ندا
17 اسفند 93 15:04
ایشلا همیشه شاد و خوشحال باشین و هیچ وفت غم به دلتون راه پیدا نکنه !
مامان سمانه
پاسخ
مرسی ندای عزیزم
ندا
17 اردیبهشت 94 16:36
سلام امیدوارم که همیشه سالم و شاد باشید در کنار هم. راستش من داشتم تو اینترنت میچرخیدم که وبلاگ شما رو دیدم و مطالبی که درمورد دوران بارداریتون نوشته بودین... چقدر حس خوبی داشتین. من الان ماه چهارم بارداریم هست و بارداریم. ناخواسته بود. الان حالم اصلا خوب نیست نه جسمی و نه مخصوصا روحی... اینجا هم تنهام هیچکس رو ندارم شوهرم هم برعکس کارش انقد زیاد شده همیشه خونه نیست... خیلی احساس افسردگی میکنم وهمش دلم برای این بچه میسوزه که چرا مامانش خوشحال نیست و اینکه اون چه گناهی داره فقط میخواستم بگم خیلی به این حس خوب شما حسودیم شد ولی امیدوارم همیشه زندگیتون پر از شادی باشه
مامان سمانه
پاسخ
عزیزم بارداریت مبارک باشه امیدوارم به سلامتی زایمان کنیسعی کن یاهاش کنار بیایی و بدونی که خدا خیلی دوست داشته بهت فرشته کوچولویی رو داده که زندگیت شیرین تر و گرم تر خواهد کرد.خودت تلاش کن تا بهترین شرایط رو برای خودت بسازی با ناراحتی و غصه خوردن هیچ چیز عوض نمیشه جز اینکه حالت بدتر بشه خدا دوست داشته بهت یه گل داده ازش مراقبت کن تا دلگرمیه خونت باشه