بهار...
بهار را باور کن
باز کن پنجره ها را ،که نسیم
روز میلاد اقاقی ها را
جشن میگیرد
وبهار
روی هر شاخه، کنار هر برگ
شمع روشن کرده است
همه ی چلچله ها برگشتند
و طراوت را فریاد زدند
کوچه یکپارچه اواز شده ست
و درخت گیلاس
هئیه جشن اقاقی ها را
گل به دامن کرده ست
خاک جان یافته است
تو چرا سنگ شدی؟
تو چرا این همه دلتنگ شدی؟
باز کن پنجره را
و
بهاران را باور کن.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی