عاشقانه مادرانه

                                                                                          سلام به یه دختر مامانی ناز ناز ناز به نام آرنیکا          ...

بالاخره باید بگیم که این سه ماه که نبودیم چه گذشته پس عکساشو هم میزاریم. تولد بابایی بود ادامه مطلب یاذتون نره یه روز شاد در حانه اسباب بازی شب کریسمس در منزل خاله پانته آ بعد از اینکه درخت و کل تزیینات رو به هم زدی دیگه کاملا خسته شده بودی ما حتی یک عکس هم با اون درخت کریسمس که حاله زحمت کشیده بود نداریمممممممممممم ا این هم نمایشگاه کیتکس که با خاله ندا و عمو محمد رفتیم   ...

عزیزم  بازم کیک و شمع هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااا ادامه مطلب پره از عکسای قشنگ و فیگورای جدید پس از دستش ندید! سلام به دختر خوشگلم. عشقم شما یک سال و نیمه شدی و هنوز هم فسقلی مامانی. اینم کیک و شمع و فوت کردن شما و بالاخره قاپیدن دوربین از دست ما!!!!     گفتن اینکه برام وقت نمیزاری که حتی خودمو تو آیینه ببینم که تکراریه!!! گفتن اینکه من و بابا چقدر دوست داریم هم تکراریه!!! گفتن اینکه با اومدنت چقدر به زندگیم روح دادی و پر از شادی و لبخند کردی دلامونو که بازم تکراریه!!! پس چی بگیم؟؟؟؟ از کلمه های ...

سلام به قشنگترین و زبل ترین عروسک دنیا ....     برای دیدن عکس ها ی دخملی به ادامه مطلبمون سر بزنید. خوشگل مامان شما 15 ماهت تموم شد و ما یه کیک رنگین کمانی گرفتیم و باز سه تایی 15 ماهگی شما رو جشن کوچولو گرفتیم که شما کیکتو فووووووت کنی. قرار شده هر سه ماه برات کیک بگیریم که دیگه بیشتر از این من و باباتو چاق نکنی با کیک های ماهگردت.   عشق من شما خیلی بابایی شدی و همش تو خونه راه میری میگی بابای بابای پشت در نشستی تا بابا بیاد خونه. بعد هم همش بغل بابا جونت هستی و کلا پایین نمیای. حرف زدنت که همش غلط غلوطه ولی خیلی قشنگه و دوست داشتنی.یه موقع هایی هم که جیغ میزنی و بیچا...

عزیزم شما دوربین که میبینی کنترلتو از دست میدی و سریع میای که از دستمون بگیریش در نتیجه عکسات همه در حرکته و این دو ماه هم خیلی فرصت نکردم از شما عکس بگیرم خوشگل خانومم آش دندونیتو یه هفته بعد از تولدت درست کردیم.دندونای سفیدت هم تند تند دارن در میان عزیزم . کلمه های جدید یاد گرفتی مثلا مامان نی نی بابا آب به به هاپو  دد  انا(انار) جیز میو میو عمه و ... چند تا عکس از این دو ماه که البته با تاخیر هم اومدم میزارم ماههای بعد جبران میشه فسقلی.     اینجا شمال رفته بودیم که شما اصلا لب به غذا نزدی و کلی حرصم دادی این مدلی هم که همیشه لم میدی رو صندلی   شما تا وان میبینی ...

  تولدت مبارک عزیزم امیدوارم همیشه تندرست و خندون باشی به همراه مامان و بابای مهربونی که تو رو بیشتر از همه ی دنیا دوست دارند. عسل مامان شما یک ساله شدی و دیگه خیلی چیزها رو میفهمی خیلی باهوش و زبل هستی.یک سال و دو روزت که شد خودت بدون اینکه کمک بگیری برای اولین بار وایستادی.یه اتفاق مهم دیگه که خیلی وقته منتظرش بودیم دندونای سفیدت بود.اولین مروارید سفید شما از فک بالا نیش زد عزیزم و اون روز دقیقا یک سال و سه روزت بود. تولدت را امسال با خانواده بابا و مامان جشن گرفتیم . اینم عکسای تولدت که البته خیلی خوب نشده به نظرم چون شلوغ بود و سر و صدا شما هم کم حوصله شده بودی. &nbs...

یازده ماهگی عسل مامان آرنیکای قشنگم یازده ماهگیت مبارک باشه چشم رو هم بزاریم یک ساله شدی.دختر قشنگم این ماه خیلی شیطونی کردی و چهاردست و پا به هر جا که خواستی سرک کشیدی.ماشالله خیلی زبل و تند و تیز میری هر جا که دوست داری دیگه راحت دیوارو میگیری و بلند میشی. بیست و چهارم تیر وقتی که دقیقا ده ماه و بیست و دو روزت بود گفتی ماما اونقدر قشنگ میگی ماما که میخوام قووووووورتت بدم.دست زدن و بای بای و بوس دادن رو هم که خوب بلدی .یه کار جدید که این ماه یاد گرفتی این بود که هر چی دم دستت باشه میزاری کنار گوشت و بلند میگی ا ا ا یعنی الوووو   یازده ماهگی عسل مامان آرنیکای قشنگم یازده ماهگیت م...

ده ماهه شدی پرنسس مامان هر روز شیرین تر از دیرووووووووووووووووووووووووووووز     ادامه مطلب یادتون نره سلاممممممممممممممممممم عشقممممممممممممممممممممممم   ده ماهه شدی مبارک باشه خیلی شیطونی اصلا نمیزاری من به کارام برسم وقت ندارم حتی بیام وبلاگتو آپلود کنم. درست دو روز از ده ماهه شدنت که گذشت یاد گرفتی چهار دست و پا بری البته تو این ماه خیلی تلاش کردی و بعد از سینه خیز رفتن بالاخره این جوری به کنجکاوی هات ادامه دادی .از غذا خوردنت چی بگم تو هم هر چیزی رو دوست نداری تمایل زیادی به خوردن غذاهای ما نشون میدی مخصوصا عاشق کباب تابه ای و کباب برگ هستی متاسفانه چای شیرین هم دوست داری و...

برای دیدن بقیه عکسها برید به ادامه مطلب سلام دختر قشنگم نه ماه از با تو بودن گذشت و شما نه ماهه شدی.هر روز بامزه تر میشی و دیگه اونقدر وقت منو پر کردی که فرصت هیچ کار ندارم.از صبح که بیدار میشم همش فکر شما و غذاها و خوراکی های شما هستم تا شب.خدا رو شکر که غذاهاتو دوست داری و میخوری البته گاهی بدقلقی میکنی اما خیلی کم. یک مدت هم اعتصاب کردی غذاهاتو نمیخوردی که فهمیدم دنبال تنوع هستی و خدا رو شکر الان غذاهای متنوعت رو می خوری.تقریبا دارم همه چیز بهت میدم و تو هم خیلی خیلی مشتاق مزه ها و غذاهای جدید هستی هر وقت بهت یه مزه جدید پیشنهاد میدم آروم آروم اونو تو دهنت مزه میکنی و به بالا نگاه میکنی و فکر میکنی که خوشمزه هست یا ن...

سلام به یکی یدونه مامان عشق من هشت ماه از با تو بودن میگذره خیلی وقت ها بهت نگاه میکنم و فکر میکنم که این که تو پیشمی خیاله یا واقعیته.عزیزم روزها خیلی تند تند میگذره و تو بزرگ تر بامزه تر و شیرین تر میشی.   بقیه عکسها رو تو ادامه مطلب ببینید.   سلام به یکی یدونه مامان عشق من هشت ماه از با تو بودن میگذره خیلی وقت ها بهت نگاه میکنم و فکر میکنم که این که تو پیشمی خیاله یا واقعیته.عزیزم روزها خیلی تند تند میگذره و تو بزرگ تر بامزه تر و شیرین تر میشی. این ماه هم کارای جدید یاد گرفتی مثلا خیلی دوست داری با اسباب بازی هات سر و صدا تولید کنی کاغذ پاره میکنی برات که آهنگ میزارم تو هم میخونی و دس...