آرنیکاآرنیکا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 21 روز سن داره
رایبدرایبد، تا این لحظه: 5 سال و 2 ماه و 14 روز سن داره

عاشقانه مادرانه

کوچولوی نازنازی.....

سلام کوچولوی نازنازی امیدورام که حالت خوب خوب باشه.منم خوبم یه ساعت خوب یه ساعت نیمه خوب و بالاخره ساعاتی در روز هم بسیار بد.اما اشکالی نداره راستشو بخواهی اون ساعت هایی که حالم بد میشه رو از همه بیشتر دوست دارم چون مطمئن میشم که داری خوب بزرگ میشی عزیزکم . همیشه ناراحت بودم که نی نی من خاله نداره همیشه دلم میسوخت اما اشتباه میکردم تو خاله زیاد داری. یکیش پانته آ که بهم گوشزد کرده نینیت باید به من بگه خاله نه زن عمو.ههههههههه چون شما زن عمو زیاد داری.دومیش خاله نداست که همش حالتو میپرسه و هی میگه نی نی لگد میزنه!! سومیش خاله پریساست که عاشق تو و حسابی منتظر بغل کردن شماست چهارمین خالت هم خاله سایه هستش که اون...
14 بهمن 1391

اولین سونو گرافی

سلام عزیزکم میدونم که حالت خوبه این روزا همش داره حالم بدتر میشه این معده درد منو کشته بابات میگه بچم داره هد میزنه به معدت  با اینکه خیلی خیلی خیلی گرسنم میشه اما نمیتونم زیاد غذا بخورم فقط شب ها میرم سر یخچال اون موقع خیلی اشتهام زیاد میشه. دو هفته پیش رفتم پیش دکتر سونو کرد و ساک کوچولوتو که از پیش فرشته ها بسته بودی و اومدی تو دلم بهم نشون داد اندازه یه کنجد بود. دوباره دیروز هم رفتم سونوگرافی تا صدای قلب کوچولوتو بشنوم  وووووووووووووووووووای خدایا مرسی که به من نی نی دادی دکتر گفت نی نی شما الان ضربان قلب منظم داره و بزرگ شده.هووووووووووووووووووووورا گفت ١٧ میلیمتر شدی چقدر بزرگ شدی جیگر.ایشالله قلبت ...
11 بهمن 1391

خدایا عاشقتم......

و بالاخره خدا منو غافلگیر کرد  و زمانی که اصلا انتظار نداشتم درهای رحمتشو باز کرد و بیبی چکم اینجوری شد... رفتم ازمایش هم دادم بتا بالای 200 بود. خدایا شکرت.اینا یعنی الان من تو دلم یه نی نی خوشمل دارم.هورااااااااااا     همیشه تو خلوت خودم به خدا میگم:خداجون دستمو گرفتی ول نکن.امروز دنیا رو با خدا قسمت کردم.گفتم:آسمون مال من ابراش مال تو، دریا مال من موج هاش مال تو،ماه مال من خورشید مال تو. خدا لبخندی بهم زد و گفت:تو بندگی کن همش مال تو ،حتی من!!   امیدوارم همه اونهایی که منتظرن خدا بهشون بچه سالم بده.امین   ...
17 دی 1391

من و تو و عشقمون

  می خواهم امشب از ماه قول بگیرم که هر وقت دلم برایت تنگ شد در دایره حضورش تو را به من نشان دهد می خواهم امشب با رازقی ها عهد ببندم     هر وقت دلم هوای تو را کرد عطر حضور مهربان تو را با من هم قسمت کنند می خواهم امشب با دریای خاطره ها قرار بگذارم که هروقت امواج پر تلاطم یادها خواستند قایق احساس مرا بشکنند دست امید و آرزوی تو مرا نجات دهد می خواهم امشب با تمام قلب هایی که احساس مرا می فهمند و می شنوند پیمان ببندم که هر وقت صدای قلب بی قرار م را هم شنیدند عشقم را سوار بر ضربانهای بی تابی به تو برسانند         ...
12 دی 1391

خدایا دلتنگتم...

يوسف مى دانست تمام درها بسته هستند اما بخاطر خدا و به اميد او حتي به سوي درهاي بسته دويد و تمام درهاي بسته برايش بازشد... "اگر تمام درهاي دنيا هم برويت بسته شدند دنبال درهاي بسته بدو چون خداي تو و يوسف يكيست"     خدایا دلتنگتم   دلتنگم، مثل مادر بي سوادي که دلش هواي بچه اش را کرده ولي بلد نيست شماره اش را بگيره   ...
27 آذر 1391

خدایا تو را ...

          خدایا تو را... خدایا تو را عاشق دیدم و غریبانه عاشقت شدم تو را بخشنده پنداشتم و گناهکار شدم...... تو را وفادار دیدم و هرکجا که رفتم بازگشتم..... ... تو را گرم دیدم و در سرد ترین لحظات به سراغت آمدم تو مرا چه دیدی که وفادار ماندی؟ ...
27 آذر 1391

بمون با من...

ب ه آرزوی دیدنت تا خودآسمون میرم   ابرارو آتیش میزنم چشمای ماه و میگیرم رو شونه‌های عطر تو خورشید و پر پر می‌کنم   میون پرسه‌های شب عشق تو باور می‌کنم هنوز تو اینهٔ چشات شرم گل‌های مریمه     با تو حریم لحظه هام غرق نسیم و شبنمه نگاه ناز تو مثل یه معبد مقدسه     تو که نباشی‌ عشق من دنیا به آخر میرسه دستتو میگیرم  بمون، من بی‌ تو می‌میرم بمون   تاب دیدن اشک هایت را ندارم از غصه ات پر پر میشوم می سوزم خاکستر میشوم گویی میان امواج اقیانوس غرق ...
18 مهر 1391